در آستانه...

روزها،فصل ها و سالها 

از پی هم گذشتند

من اما همچنان

 نگاه می کنم

درس می دهم

شعرمی گویم

طرحی می ریزم 

رنگ می بازم

و گاهی زمزمه می کنم 

ترانه های دوران جوانی ام را

پنجاه سال گذشت...

بهار نارنج

همیشه یک گوشهء دل

که خالیه ول شده ول

جای بهاره که می آد

بعد زمستون زیاد

گوش بده به صدای پاش

ببین،اونم شکوفه هاش

بهار نارنج گلم

شکفته تو کنج دلم

بارون که زد تو کوچه مون

از رو سفال تا ناودون

بعدش تو اون گوشهءدل

می پیچه عطر خاک و گل

آن وقت می خوام روراست باشم

جوری که دل می خواست باشم

بعد یک عمر با بیش و کم

یک چیزی را باید بگم:

بهار نارنج دلم

یک کوچه دنج دلم.

منظومه عشق

امشب تمام است

افسانهء عشق

هر دو گرفتند

پیمانهء عشق

دو باره کتاب منظومه عاشقانه "ویس و  رامی " را خواندم،کتابی که کمک بسیاری به زبان فارسی کرد.نویسنده کتاب(فخری گرگانی)در باره آن می گوید:

مهان و زیرکان آن را بخوانند              بدان تا زان بسی معنی بدانند

همیدون مردم عام و میانه                  فرو خوانند از بهر  فسانه...

به نظر من این کتاب در میان جامعه ادبی و اهل فرهنگ ، به دلایلی مورد بی مهری قرار گرفته است.

به قول صادق هدایت که نقد خواندنی و ماندنی بر آن نوشته است:

"این اثر یکی از شاهکارهای بی مانند ادبیات فارسی به شمار می آید"

بهار می رسد

برهنه ام کردند

درفصلی سرد

تالرزه براندامم افتد

تا بخشکم

نگاه کن

شکفتن جوانه ها را

برتن عریان درختان باغ

بهار می رسد.

بیان هنر

آنچه در عالم هنر اهمیت دارد،چه گفتن نیست.

چگونه گفتن است.

نوعی ازانگیزه درهنرمندان

برای انجام هرکار،به سه چیز نیاز است؛

1-منابع

2-مهارت

3-انگیزه

اگرمنابع ومهارت باشد،ولی انگیزه برای انجام آن کاروجود نداشته باشد،کاری

صورت نمی گیرد.درحالی که اگر انگیزه وجود داشته باشد،احتمال انجام آن 

کار وجود دارد.انگیزه می تواند، به سه شکل در فرد ایجاد گردد؛

1-ترس و درد (اگر این کار را انجام ندهی یا بد انجام دهی،اخراج می شوی)

2-تشویق یا پاداش (برای انجام این کار، پول یا ترفیع می گیری)

3-اخلاقی یا احساس گناه(انجام دادن یا انجام ندادن این کار رفتاری

غیراخلاقی وگناهی نا بخشودنی است)

موارد بالا، ایجاد انگیزه از نظرکلاسیک است،در مورد کارهایی که احتیاج به

خلاقیت ندارد می تواند کاربرد داشته باشد.

در مورد کارهایی که،احتیاج به خلاقیت ونو آوری دارد،انگیزه باید خود انگیخته

باشد،و سه مورد بالا نمی تواند نتیجه خوبی در پی داشته باشد،بلکه اثرمنفی

می گذارد .من باور دارم ،که روبرو شدن با یک فرمول ریاضی وحل یا پاسخ

 به آن،  به مراتب ساده تر از روبرو شدن با یک کاغذ ویابوم سفیداست.چرا که

در حل مساله ریاضی یک ویا چند راه حل مارابه پاسخ می رساند،ولی در 

نوع دوم بی نهایت راه وجود دارد.

این تفاوت نوع انگیزه، در انجام کارها بین هنرمندان و آدم های دیگر است.

 

 

 

گذر زندگی

درگذردرختان نارنج

درفصلی سرد

عابر شبانه ای

ترانه بام های سفالی خانه ام را

زیرباران

زمزمه می کند

درختان نارنج وبام های سفالی می دانند

که من

آخرین بیت ترانه ای بودم

که آن شبگرد تنها خواند

و در انتهای کوچه گم شد.

 

 

درسهایی از تدریس

 

سال تحصیلی از راه می رسد ، دوباره به کلاس می روم .امسال چکار خواهم کرد،هرسال رقبا زیاد تر می شوند

اول شبکه های تلویزیونی بود،بعد شبکه های ماهواره ای،کامپیوتر،موبایل ،اینترنت،شبکه های اجتمایی و......

قبول دارم که ابزارهایی جذاب هستند، امروزه معلمی کاردشواری است.معلمی کار افراد ضعیف،شکست خورده،

خجول وآرزومند نیست. معلم امروز باید کننده کاروانجام دهنده باشد.رویا پرداز باشد.برنامه دهنده باشد.کمک کارباشد.حامی باشد.الگوی رفتار باشد.الهام بخش باشد..........هر روز صبح پر انرژی درکلاس درس و شب قبل

خود را برای درس آماده سازد.....

 

درسهایی از تدریس

برای شروع هر کاری علاقه شرط لازم است.اماکافی نیست.چرا که هرکار،یا حرفه ای دارای قوانینی است.بعنوان مثال،رانندگی ،اگر به هنرتجسمی علاقه مندیم ،بایدقوانین مهارتی آن را بیاموزیم.شناخت رنگ،خط،ترکیب بندی،.........

علاقه ی تنها ،باعث می شود.قوانین نادیده گرفته شود.قوانین نیز به تنهایی شور وشوق را می میراند.هنریک معلم پیش بردن آموزش با تکیه بر هر دو (علاقه،قوانین) است.

نیمه دوم

بعدازپنجاه و دومین خرداد

حالا تابستان از راه رسیده است

با جیرجیرک ها

و صدای مردانی که" لب لبو "را

با لبانی تشنه و ترک خورده

تکرار می کنند

درآستانه پنجاه و دومین خرداد

گوشهایم، آواها را می شنود

و انگار تازه زبان گشوده ام.